جواب معرکه
موضوع: تضاد معنایی زشتی و زیبایی
مقدمه: وقتی به رنگین کمان هفت رنگ خیره می شویم و از دور آبی وسیع دریا را نظاره می کنیم و زمانی هم پرواز بی صدای پروانه ای را در میان درختان سبز می بینیم تنها کلمه ای که بر زبان جاری می شود، این است که چه قدر زیبا هستند و این موضوع نشان دهنده این امر است که انسان همواره به سوی زیبایی کشش دارد و از زشتی گریزان می باشد.
بدنه: زیبایی همیشه به ظاهر انسان ها و اشیا نیست .گاهی رفتار و عملکرد هر شخص می تواند زشت و زیبا باشد، در یک روز سرد زمستان که پرندگان گرسنه اند ،دانه ای بدهیم و یا در روزهای گرم که تشنگی امان پرندگان را می برد، گذاشتن ظرفی آب در حوالی شان امری زیبا و سرشار از انسانیت است.
حسادت، بخل، کینه و چشم و هم چشمی که شاید آتش طغیانش زندگی دیگران را هم به خرابی و ویرانی بکشاند، چهره زیبایی که سلاحش غیبت است و سراسر وقتش صرف قضاوت از مردم می گردد، اینها نمونه هایی از زشتی و کراهت است که در درون انسانها نهفته می باشد.
زیبایی یعنی نگاه محبت آمیز به چشمان مادر، بوسیدن دست پر مهر مادر، محبت کردن به یک محتاج دردمند، زیبایی یعنی در هر گوشه جهان خدا را با چشم دل دیدن و دم به دم سپاس گزاری کردن، زیبایی یعنی بوییدن یک گل سرخ و آب دادن به یک درخت تنها در کویر، زشتی یعنی باطنی پر از خشم و نفرت که وجود هر فرد را پر از تیرگی و کدورت می کند.
نتیجه گیری: هر انسانی بر اثر سیرت خود موجودات مختلف را می بیند، آنکه سیرت زیبا دارد، همه چیز برایش زیباست و آنکه سیرتش زشت و پر از تیرگی است، همه موجودات را با نگاه بد می بیند و شکاک است. چنین فردی حتی به رفتارهای خودش هم شک دارد و ممکن است باور نداشته باشد.